سالوادور دالی اسطوره دنیای هنر، نقاش سوررئال یا به عبارتی بهتر نگارگر پندارهها و کابوسها صد و پانزده سال پیش پا به جهان گذاشت و برای همیشه تاثیر خود را بر دنیای هنر جاودانه کرد.
بیوگرافی سالوادور دالی
سالوادور فلیپه ژاسینتو دالی دومنک در ۱۱ می ۱۹۰۴ در شهر فیگرس اسپانیا متولد شد. او از کودکی نقاشی را شروع کرد و برای ادامه تحصیل به مدرسه هنرهای زیبا در مادرید رفت و گونههای هنری مختلفی شامل نقاشیهای کلاسیک رافائل، وِلاسکِز و برونزینو را تجربه کرد. در واقع سیبیل تابدار او که به نوعی امضایش هم محسوب میشود و به به سبیل ۱۰ و ۱۰ دقیقه شهرت داشت، برگرفته از ولاسکز بود.
در دهه ۱۹۲۰ او به پاریس رفت و با هنرمندانی چون پیکاسو، ماگریت و میرو تعامل داشت و از آن زمان به سوررئالیسم روی آورد. نقاشیهای دالی در این دوره از دقت سبک کلاسیک پیروی و در فضایی رویاگون و فراواقعی خلق میشدند که تحت تاثیر نظرات روانکاوانه زیگموند فروید بود. فروید از نخستین کسانی بود که درباره مفهوم ذهن ناهشیار و نیمه هشیار بررسیهای نظاممند انجام داد و دالی تحت تاثیر همین مفاهیم تلاش کرد در آثارش کیفیتی رویاگون پدید آورد که از بخشهای هشیار ذهن سرچشمه نگرفته باشند. «تداوم حافظه» یکی از معروفترین آثار دالی است که سال ۱۹۳۱ بر اساس این فضا خلق شد. این اثرا را می توان به تنهایی در جایگاه نماد جنبش سورئالیستی قرار داد.
دالی در طول زندگی هنری اش ۱۵۰۰ تابلو کشیده و این به جز طراحیها، فیلمهای کوتاه، مجسمهها، و پرفورمنسهای او هزاران هزار ایده و اجرای خلاقانه دیگر اوست که او را تبدیل به یکی از پرکارترین هنرمندان تاریخ، چه از نظر تنوع هنرها و چه از نظر تعداد آثار کرده است.
به غیر از نقاشی، دالی در زمینه های دیگر هنری همچون تصویر سازی کتاب، مجسمه سازی، طراحی جواهرات و کار برای تئاتر هم فعال بوده است. او با همکاری لویی بونوئل اولین فیلم های سورئال با نام های «سگ آندلسی» در سال ۱۹۲۹ و «عصر طلا» در سال ۱۹۳۰ را ساخت و در یک سکانس مربوط به رویا با آلفرد هیچکاک در فیلم «طلسم شده» در سال ۱۹۴۵ همکاری کرد. وی با «والت دیسنی» تهیهکننده و کارگردان شهیر آمریکایی در ساخت کارتن کوتاه و برندهی جایزهی اسکار «دستینو» که در سال ۲۰۰۳ و پس از مرگ وی منتشر شد، همکاری داشت.
او همچنین رمانی به نام «صورتهای پنهان» را در سال ۱۹۴۴ نوشت و تعدادی جلد از بیوگرافیهای خود را هم به رشته تحریر درآورد.
سالوادور دالی از ستایشگران پرشور زیگموند فروید بود که پس از چندین بار تلاش بالاخره در سال ۱۹۳۸ موفق به دیدار او شد. تاثیر فروید بر نقاشان سورئال بر کسی پوشیده نیست. فروید از تحسین کنندگان هنر کلاسیک بود و به هنر آوانگار علاقهای نداشت اما ملاقات با دالی نظر او را عوض کرد.
دالی برای این دیدار تابلو «دگردیسی نارسیس» را نزد فروید میبرد تا نظرش را بداند. این تابلو تصویری خیالی از اسطوره یونانیان، نارسیس است؛ شکارچی زیبایی که با دیدن تصویر خود در یک استخر عاشق خودش میشود. دالی در نقاشیهایش تکنیکی را انجام می دهد که نقاشی هایش به دو صورت قابل تعبیر میکند. تصویر دوگانه نظریه ای در روانشناسی نیز هست.
سالوادور دالی در ۸۵ سالگی در زادگاهش درگذشت.
هنرمندان معاصر و مدرن زیادی دالی را تحسین کردهاند و بیان دیوانهوار و سبیل معروف او یک نماد فرهنگی برای مفهوم فراواقعگرایی یا سوررئال ساخته است.